
طغرای مشهدی
شمارهٔ ۵۴۰
۱
دانسته، رو به تیغ نگاه تو آمدم
از خود گذشته بر سر راه تو آمدم
۲
صف بست غمزه ات ز پی قتل دوستان
دشمن شدم به خود، به سپاه تو آمدم
۳
رفتم به جنگ خویش، نگشتم به خود حریف
از خود گریختم به پناه تو آمدم
نظرات