
طغرای مشهدی
شمارهٔ ۵۵۶
۱
ز بهر صبر بلبل، بی تو در گلزار می مانم
تو چون گل می روی از باغ و من چون خار می مانم
۲
مرا همچون عصا دارد ادب در وادی شوقت
به جای پا سرم گر نیست، از رفتار می مانم
۳
به غیر از اشکریزی نیست شبها بی توام کاری
اگر چون شمع مجلس تا سحر بیدار می مانم
۴
نگاه چشم مخمور توام افکند بر بستر
مسیحا گر به بالینم رسد، بیمار می مانم
نظرات