
طغرای مشهدی
شمارهٔ ۵۶۲
۱
همچو نرگس در چمن گر میگسار افتاده ام
جام را ناداده از کف، در خمار افتاده ام
۲
از دل صافی درین غمخانه زنگارگون
شاهد اندوه را آیینه دار افتاده ام
۳
از غم خود با که گویم، کز زبونیهای بخت
یک جهان غم دارم و بی غمگسار افتاده ام
نظرات