
طغرای مشهدی
شمارهٔ ۵۹۳
۱
باشد اگر امید اثر با گریستن
کی دل کشد به خنده، بود تا گریستن
۲
ای شمع،این قدر به تو لذت نمی رسد
سوز و گداز از تو و از ما گریستن
۳
دیوانه خصلتیم، ز ما پر بعید نیست
بیهوده خنده کردن و بیجا گریستن
۴
باید چو برق، خنده زنان از جهان گذشت
نتوان چو ابر بر سر دنیا گریستن
۵
طغرا چه طالع است که امروز بایدت
بر حال خود ز محنت فردا گریستن
نظرات