
طغرای مشهدی
شمارهٔ ۶۵۸
۱
یارب از نسرین، چراغ لاله را پروانه ده
دود ریحان را زگل، جوشی در آتشخانه ده
۲
سنبل این دشت، بوی زلف لیلی می دهد
طره اش را از نسیم بید مجنون، شانه ده
۳
می زند واعظ به سرمستان بزم عشق، طعن
آشنایان را پناه از کاوش بیگانه ده
۴
گر شود انگشت زاهد رهبرم در کار عشق
تاب سرگردانی ام چون سبحه صد دانه ده
۵
من به پایین خانه دار فنا راضی نیم
همچو منصورم ز عزت جا به بالا خانه ده
نظرات