
طغرای مشهدی
شمارهٔ ۶۷۵
۱
جنگ با من دارد ای دل تا طلبکارش تویی
از من آن بدخو چه می خواهد، گرفتارش تویی
۲
ماه من، گفتی چرا افتاده گیسو در پی ام؟
چون نیفتد در پی ات، شمع شب تارش تویی
۳
چون نباشد بی صفا در جنب رویت آفتاب؟
این چمن را او گل زرد است و گلنارش تویی
نظرات