
طغرای مشهدی
شمارهٔ ۷۶۲
۱
ندارد دیده ما طالع نظاره رویی
چو پیشانی نمی بینیم غیر از چین ابرویی
۲
چو دام از خود نیم در صیدگاه آرزو آگه
ز بس در حیرتم افکنده نقش پای آهویی
۳
به گل در یک قبایم، لیک از بسیاری غفلت
به رنگ بلبل دیبا، ازو نشنیده ام بویی
۴
تنم گردیده خاک و در شکنج سایه دامم
نمی دانم که بر یادم پریشان کرده گیسویی؟
نظرات