
طغرای مشهدی
شمارهٔ ۸۳
۱
نشاند پیش خود آن شوخ بی حجاب مرا
چو سایه همدم خود کرد آفتاب مرا
۲
ازین جهت که به زلف تو نسبتی دارد
نرفت تیرگی شب به ماهتاب مرا
۳
به آتش افکند از خوردن شراب مرا
اگر شراب خورد، می کند کباب مرا
۴
ساقی علاج تشنگی ما نمی کند
در ساغر سپهر دهد گر شراب را
۵
گر چشم دل، خیال تو بیند، مرا چه سود
نتوان به دیده دگری دید خواب را
۶
ابنای جنس، قدر ندارند پیش هم
بر روی گل کسی نفشاند گلاب را
نظرات