
طغرای مشهدی
شمارهٔ ۲
۱
چو پنج گنج برآرم، خدیو هفت اقلیم
ز من خزانه دارای گنجه می خواهد
۲
شود به هند چو خراط چرخ بر سر کار
ز چوب خشک تنم، ساق منجه می خواهد
۳
ز بهر آنکه به رویم کشد سیاهی غم
مداد ساز فلک، زور پنجه می خواهد
۴
تن ضعیف مرا سختیان تراش سپهر
به کهزن ستم خویش، رنجه می خواهد
۵
چه سان به تنگ نیایم ز جلدساز وجود؟
که چون کتاب، مرا در شکنجه می خواهد
نظرات